غرب زدگی از زبان استادجلال ال احمد
یک شنبه 15 فروردين 1395 ساعت 18:47 | بازدید : 468 | نویسنده : A.H.H&A.M.M | ( نظرات )

بیشتر این مقاله گرد آوری شده بدون دخل و تصرف از کتاب غرب زدگی با قلم زیبای استاد جلال آل احمد میباشد . این کتاب درمورد بیماری غرب زدگی در جوامع دسته دوم یا به تعبیر ایشان "شرقی" و مربوط به سال 41 - 42 است . جناب جلال در ابتدای شروع کتاب خود ، غرب زدگی را چنین بیان میکند:

"غرب زدگی میگوییم همچون وبازدگی، و اگر به مذاق خوش آیند نیست بگوییم هم چون گرمازدگی یا سرمازدگی؛ اما نه. دست کم چیزی است حدود سن زدگی...سخن از یک بیماری است. عارضه ای از بیرون آمده و در محیطی آماده برای بیماری رشد کرده."

ایشان در مورد فلسفه ی اینکه چرا ممالک نوع دوم یا گرسنه مثل ایران عصر خودش را "شرقی" خطاب میکند هم زیاد سخن به میان آورده که قسمتی از آن بدین گونه است:

"برای من غرب و شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی؛ بلکه دو مفهوم اقتصادی است. غرب یعنی ممالک سیر؛ و شرق یعنی ممالک گرسنه. برای من دولت آفریقای جنوبی هم تکه ای از غرب است؛ گرچه در منتها الیه جنوبی افریقاست و اغلب ممالک امریکای لاتین، جزو شرقند. گرچه آن طرف کره ی ارضند."

ولی بحث مقاله ما "ماشین زدگی" است نه غرب زدگی که جلال آل احمد در مورد ماشین زدگی در قسمت های ابتدایی و انتهایی کتاب خود سخن به میان آورده که بنده حقیر آن ها را همراه با اضافه کردن مطالب کوتاه دیگر و چیدمانی سلیقه ای و در سه بخش برای شما قرار داده ام.

شاید این سوال در ابتدا و قبل از خواندن مقاله به ذهن هر خواننده ای خطور کند که ارتباط ماشین زدگی و ارتشی در چیست و چرا این مقاله در اینجا مطرح شده است، که پاسخ این سوال را خود جلال آل احمد به این صورت بیان کردند:

"چه فرق میکند؟ ماشین ماشین است . منتها یکی بطری شیر میسازد برای بچه ها و دیگری خمپاره میریزد برای کوچک و بزرگ و صغیر و کبیر ."

در این مقاله به بی ارزش بودن طرف استفاده کننده از ماشین هر چند ماشین پیشرفته اشاره شده است و به این که تنها ارزش ماشین تکنولوژی و اسرار ساخت آن است بسیار سخن گفته شده است و وارد کننده محض ماشین و حتی تعمیر کننده ی آن را کاملا بی ارزش و نوعی جبر سیاست و اقتصاد از جوامع نوع اول و غربی یا سیر میداند.

ما در تاریخ خود نمود بکارگیری این ماشین ها (اعم از موشک، هواپیما، تانک و ...) را در دوران شاهنشاهی پهلوی بسیار به خود دیده ایم و هدف من تنها از گذاشتن این مطلب ، پاسخ به کسانی است که دم از قدرت بالای نظامی و البته پوشالی ما در دوران شاهنشاهی میزنند و غافل اند از اینکه ما تنها (به تعبیر جلال آل احمد) موشک سوارانی بودیم که کاملا یک انسان عادی اند و فقط شانس بیشتری داشتند که هدایت فضاپیما را آموخته اند و اصل آن فضاپیماست که حتی سازنده ی سوخت آن در گمنامی به سر میبرند و حتی اسم آنان و وجود بشری آنان از اسرار نظامی است و فاش کردنی نیست چه برسد به سازندگان سازه ی موشک والاخ...

"دانشمندان سازه ی خود موشک ها و کشف کنندگان اصلی سوخت های جدید برای فضاپیما، در گمنامی صرف به سر میبرند. هم در روسیه ، هم در آمریکا . و چرا؟ چون اسم و رسم سازندگان موشک ها، حتی وجود بشری ایشان از اسرار نظامی است و فاش کردنی نیست؛ اما آنکه موشک را سوار میشود؛ البته که از اسرار نیست، بلکه وسیله ی تحمیق خلایق است...غافل از اینکه او هم آدمی است مثل همه ی آدم ها با اندکی شجاعت بیشتر، یا اندکی شانس بیشتر. چون از سرنوشت آن ها که در فضا سربه نیست شده اند بی خبریم. آخر از اسرار نظامی است! و به هر صورت آیا گمان نمیکنید که فلان فضانورد، در عین حال که آدمی است مثل همه ی آدم ها و با تمام حقوق آدمی در این تجربه فضانوردی چیزی یا شیئی شده است در حدود یک خرگوش آزمایشگاه!!!"

و در ادامه این حالت یعنی خریداری و نصب تجهیزات به تعبیر صحیح جناب کاتوزیان نوعی اشتباه میان علم و تکنولوژی در جوامع در حال رشد معرفی شده است برای درمان مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که خبر از جوامعی شبه مدرنیست می آورد نه مدرنیزه شدن واقعی.

بگذریم ... نکته ی جالب تر اشاره کوتاه جلال به آینده است که ما حتی ماشین هم ساخته ایم و تکنولوژی آن را پیدا کرده ایم و تازه میرسیم به "ماشین زدگی" ! و مثالی از ژاپن می آورد که عزم خود را برای شناخت ماشین جزم کرد و دعوی رقابت کرد و بازارهایشان (آمریکا) را گرفت و در آخر با بمب اتم کوبیدندش که بداند از پس خربزه خوردن چه لرزی هست و ... ادامه که خودتان بخوانید و از نظرات سازنده تان در همین پست ما را بهره مند بفرمایید.

از قسمت رژیمانتاسیون هم چیزی نمیگم تا خودتان کامل بخونید:

قسمت اول - غرب زدگی و ماشین زدگی:

در عرصه ی پهناور جهان ، روزگار ما روزگار دو دنیاست, یکی در جهت ساختن و پرداختن و صادر کردن ماشین و دیگری در جهت مصرف کردن و فرسوده کردن و وارد کردن آن. یکی سازنده و دیگری مصرف کننده؛ و صحنه این جدال؛ بازار سراسر دنیا و سلاح هایش!

علاوه بر تانک و توپ و بمب افکن و موشک انداز که خود ساخته های آن دنیای غرب است، "یونسکو" ، "اف-آ-او" ، "سازمان ملل" ، "اکافه" و دیگر موسسات مثلا بین المللی که ظاهرا همگانی و دنیایی است؛ اما در واقع امر، گول زنک های غربی است که در لباسی تازه به استعمار آن دنیای دوم برود...منظور از دنیای دوم ممالک با مزد ارزان، مرگ و میر فراوان، زند وزای فراوان تر، خدمات اجتماعی هیچ، یا بصورت ادایی، فقر غذایی، درامد کم، بی خبر از دموکراسی با میراثی از صدر اول استعمار. و این از ویژگی های ممالک نوع دوم است که به تصدیق جلال آل احمد در تاریخ نگارش کتاب غرب زدگی خود (1342)، ما هم بطور واضح از دسته ی دومیم. از دسته ی ممالک گرسنه و دسته اول همه ی ممالک سیرند.

بحث از نفی ماشین نیست یا طرد آن، بحث در طرز برخورد هاست با ماشین و تکنولوژی. بحث در این است که ما ملل در حال رشد - مردم ممالک دسته دوم که دیدیم - سازنده ی ماشین نیستیم؛ اما به جبر اقتصاد و سیاست و آن مقابله ی دنیایی فقر و ثروت میبایست مصرف کنندگان نجیب و سر به راهی باشیم برای ساخته های صنعت غرب . یا دست بالا تعمیر کنندگانی باشیم قانع و تسلیم و ارزان مزد ، برای آن چه از غرب میآید.

تنها همین یکی مستلزم آن است که خود را به انگاره ی ماشین در آوریم و حکومت هامان را؛ فرهنگ هامان را؛ و زندگی های روزانه مان را. همه چیزمان به قد و قامت ماشین در آوریم. و حرف اصلی این دفتر در این است که ما نتوانستیم شخصیت "فرهنگی-تاریخی" خودمان را در قبال ماشین و هجوم جبری اش حفظ کنیم . بلکه مضمحل شده ایم. حرف در این است که ما نتوانستیم موقعیت سنجیده و حساب شده ای در قبال این هیولای قرون جدید بگیریم. حرف در این است که ما تا وقتی ماهیت و اساس و فلسفه ی تمدن غرب را در نیافته ایم و تنها به صورت و به ظاهر، ادای غرب را در می آوریم - با مصرف کردن ماشین هایش - درست همچون آن خریم که در پوست شیر رفت. و دیدیم که چه به روزگارش آمد. اگر آنکه ماشین را میسازد، اکنون خود فریادش بلند است و خفقان را حس میکند، ما حتی از این که در زی خادم ماشین در آمده ایم، ناله که نمیکنیم هیچ، پز هم میدهیم. به هر جهت ما دویست سال است (تاریخ مقاله سال42) که همچون کلاغی ادای کبک را در می آوریم (اگر مسلم باشد که کلاغ کیست و کبک کدام است؟) و از این همه که برشمردیم، یک بدیهی بدست می آید؛ اینکه ما تا وقتی تنها مصرف کننده ایم - تا وقتی ماشین را نساخته ایم - غرب زده ایم . و خوش مزه این جاست که تازه وقتی هم ماشین را ساختیم، ماشین زده خواهیم شد! هم چو ژاپون که از صد سال پیش به شناختن ماشین همه بست و چون در ماشین زدگی با غرب دعوی رقابت کرد و تزارها را کوبید (در 1905) و آمریکا را (در 1941) - و پیش از آن نیز بازارشان را از دستشان گرفت - عاقبت با بمب اتم کوبیدندش که بداند از پس خربزه خوردن چه لرزی هستو اکنون نیز که "ملل آزاد" غربی گوشه ای از خوان یغمای بازارهای دنیا را به روی متاع هایش گسترده اند، به این دلیل است که در تمام صنایع ژاپون سرمایه گذاری کرده اند و نیز به این قصد است که جبران کرده باشند مخارج نظامی حفاظت آن جزیره ها را که رجالش از پس جنگ جهانی دوم سر عقل آمده اند و در مورد تسلیحات و قشون و دسته بندی های نظامی، از بیخ عرب شده اند و شاید نیز به این علت که فرد ساده ی آمریکایی میخواهد جبران کرده باشد آن ناراحتی وجدان را که موجب جنون خلبان آن هواپیمای جهنمی "کلوداتیرلی" شد. که داستان عاد و ثمود را در "هیروشیما" و "ناکازاکی" تجدید کرد.

همه این رفتار ها میان ماشین و جوامع دسته دومی تا هنگامی که از سر جبر اقتصاد و سیاست باشد همانگونه است که ذکر شد اما اگه مقوله به سمت ترقی خواهی سوق پیدا کند ، موضوع شبه مدرنیست مطرح میشود . شبه مدرنیست بر خلاف مدرنیست های اروپایی بندرت از اندیشه ها ، ارزش ها ، و روش های اروپایی شناختی واقعی دارد. از این روست که تکنولوژی جدید - که اغلب آن را با علوم جدید یکی می انگارند - درمانی قطعی دانسته میشود که مجرد خریداری و نصب میتواند همه ی مشکلات اجتماعی - اقتصادی - سیاسی را یکسره حل کند. در اینجاست که دوباره بحران هویتی وتقابل دوباره ماشین با فرهنگ و تاریخ پیش می آید و سبب اضمحلال میشود. استبداد منور ، استبداد نفتی و کنترل دیکتاتورمآبانه برای پاسخ گویی به بحران هویتی و فرهنگی ظهور پیدا کرده بدلیل همین فرایندهای نوسازی و شبه مدرنیسم غربگرا و هم قدوقامت ماشین شدن است و (من میگم) پرداختن به این مطالب همانقدر وقتگیر و از حوصله خارج است که خود یکی از علل بروز پدیده ی بزرگ انقلاب اسلامی ایران است.

قسمت دوم - رژیمانتاسیون و خدمتگذاری به ماشین:

رژیمانته کردن مردم خود یکی از ملزومات ماشین است . عامل و معمول با هم . متحد الشکل بودن در قبال ماشین و به صف کشیده شدن در کارخانه و سر ساعت رفتن و آمدن و یک عمر ، یک نوع کار کسالت آور کردن ، عادت ثانوی میشود برای همه ی آدم هایی که با ماشین سروکار دارند. حضور در حزب و در اتحادیه که لباس و ادا وسلام و فکر واحد میخواهد نیز عادت ثالثی است تابع همان ماشین. پس متحد الشکل بودن در کارخانه منجر به متحدالشکل شدن در حزب و اتحادیه میشود و این نیز منجر میشود به متحدالشکل بودن در سربازخانه. یعنی پای ماشین جنگ! چه فرق میکند؟ ماشین ماشین است . منتها یکی بطری شیر میسازد برای بچه ها و دیگری خمپاره میریزد برای کوچک و بزرگ و صغیر و کبیر؛ و این اتحاد شکل و لباس و فکر، در خدمت گزاری به ماشین (که چارلی چاپلین آن را سخت کوبیده است و اگر ارزش برای او قایلیم، برای این است که زودتر از همه، او به خطر گوسفندوار به سلاخ خانه ی ماشین رفتن، پی برد) بعد در اتحادیه و کلوپ و حزب و بعد در سرباز خانه است که به اتحاد شکل و فکر و لباس و پیراهن سیاهان و پیراهن قهوه ای ها میکشد که هر بیست سال یک بار، همان ممالک غرب را چنان که دیده ایم ، به خون میکشاند و دنیا را به جنگ می خواند و این همه عواقب از خود به یادگار میگذارد . صریح تر بگوییم جنگ طلبی - صرف نظر از اینکه دنباله ی توسعه ی صنعتی شدید و در جست و جوی بازارهای جدید برای صدور کالا به ظهور میرسد - اصلا آداب و رسوم خود را از ماشین اخذ میکند.

این روز ها حتی بچه ها هم میدانند که ماشین ، وقتی به مرحله اضافه تولید رسید و قدرت صادر کردن مصنوعات خود را یافت، آن وقت صاحبان ماشین (کمپانی ها) بر سر کسب انحصار بازارهای صادرات، بارقبای خود از در مخاصمه در می آیند. و این رقیب هرکس میخواهد باشد. تجارت آزاد(!) غربی، دوست و دشمن نمی شناسد.

ولی ما؛ این مایی که نه از دموکراسی خبری دارد و نه از ماشین، تا از "رژیمانتاسیون" اجباری آن درکی واقعی داشته باشد. خوشمزه این است که این ما، حزت و اجتماع فرمایشی هم دارد! ما بجای اینکه از راه ماشین به صف کشیده بشویم و بعد به حزب و اجتماع (دموکراسی) سوق داده بشویم و بعد همان صف ها را در سربازخانه ها بیاراییم، درست از ته شروع کرده ایم. یعنی اول از راه سربازخانه ها که تازه هرگز به کار جنگ نمی آیند، مگر جنگ های خیابانی (!) به صف بستن و صف کشیدن و متحدالشکل بودن عادت میکنیم، تا ماشین که رسید کارمان لنگ نماند، یعنی ماشین لنگ نماند؛ و این نجیبانه ترین توضیحی است که من از واقعیات روزگارمان میدهم. در غرب از ماشین و تکنولوژی به "رژیمانتاسیون" و حزب و سربازخانه و جنگ رسیدند و این جا درست برعکس. از سربازخانه و تمرین جنگ های خیابانی به صف بستن، به حزبی بودن و شدن و بعد به خدمتکاری ماشین میرسیم؛ یعنی میخواهیم برسیم.

قسمت سوم - آدم سازی به قصد خدمتکاری ماشین:

مشکل دیگر از مشکلات اجتماعات غربی، این که علاوه بر آدم های سر به زیر و پاه و راه که می سازد - به قصد خدمتکاری ماشین - آدم های نوع جدیدی هم میسازد که میتوان "قهرمان های از پیش ساخته" به ایشان گفت. در وجود ذی جود ستارگان سینما، یا در سرنشینان موشک های فضانورد و این البته منطقی هم هست. وقتی همه مردم را سر و ته یک کرباس کردی که هیچ کدام، هیچ سر و گردنی از دیگران برتری ندارند، چاره ای نیست جز اینکه گاه به گاه، با یک قهرمان از پیش ساخته این یکدستی در ابتذال بشر را بشکنی و نمونه ای بدهی تا نومیدی یک سره نباشد. اگر یک وقت بود که فلان شجاعت معین (که بقول افلاطون یکی از فضیلت های چهارگانه بود) و نه با قرار قبلی از کسی سر میزد و آن کس قهرمان میشد و شاعران در مدحش سخن می راندند؛ حالا فلان کمپانی فیلم بردار، کسی را میخواند که ادای فلان شجاعت تاریخی یا افسانه ای را برای فلان فیلم در بیاورد و بیا و ببین که روزنامه ها چه داد سخن میدهند و رادیو ها و تله ویزیون ها و کمپانی ها که به هر صورت تجارتش را میکند، چه پول ها خرج تبلیغات میکند و برای قهرمانان خود چه واقعه تراشی ها میکند و ازدواج و طلاقشان را و دزدیدن بچه شان را و شرکت شان را در مبارزه ی سیاه و سفید و رقصیدن شان را در فلان شب با فلان ملکه ی مطلقه و الاخ... از یکی دو سال پیش از این که فیلم آماده بشود مدام در روزنامه و رادیو و تلوزیون می گذارد و میگذارد تا به حدی که خبرش از مسیر "رویتر" و "آسوشیتدپرس"، حتی به گوش وسایل انتشاراتی تهران و سنگاپور و خرطوم هم میرسد. آن وقت نوبت استفاده است و فیلم با ابهت و جبروت و شب افتتاح واحد در پانزده پایتخت جهان و شرکت رجال و غیره بر پرده می افتد و نتیجه؟ یک قهرمان دیگر به صف قهرمانان روی پرده افزوده شده است؛ یعنی در حقیقت از یک قهرمان تاریخی و افسانه ای دیگر سلب حیثیت و اعتبار شده است.

نمونه دیگر این آدم سازی نوع جدید - یعنی از آدم عادی ، قهرمان روی پرده ساختن - سرنشینان موشک های فضاپیما هستند که تا دیروز زن هایشان هم جدی نمیگرفتندشان، یا حتی شوهر هم نکرده بودند؛ اما امروز شهره ی آفاق اند؛ و در چه حال؟ درحالی که دانشمندان سازه ی خود موشک ها و کشف کنندگان اصلی سوخت های جدید برای فضاپیمای، در گمنامی صرف به سر میبرند. هم در روسیه ، هم در آمریکا . و چرا؟ چون اسم و رسم سازندگان موشک ها، حتی وجود بشری ایشان از اسرار نظامی است و فاش کردنی نیست؛ اما آنکه موشک را سوار میشود؛ البته که از اسرار نیست، بلکه وسیله ی تحمیق خلایق است. شکافی است در یک جایی در این پهنه ی یک دست و مبتذل که سرنوشت توده های وسیع است، تا امیدی در دل ایشان بیفروزد که بله تو هم میتوانسته ای سرنشین موشک باشی و الاخ... و آنوقت چه عکس و تفصیل ها، چه تمبر ها، چه پیام ها و چه پیزرها! و با چه مقدماتی و چه تمهیداتی! غافل از اینکه او هم آدمی است مثل همه ی آدم ها با اندکی شجاعت بیشتر، یا اندکی شانس بیشتر. چون از سرنوشت آن ها که در فضا سربه نیست شده اند بی خبریم. آخر از اسرار نظامی است! و به هر صورت آیا گمان نمیکنید که فلان فضانورد، در عین حال که آدمی است مثل همه ی آدم ها و با تمام حقوق آدمی در این تجربه فضانوردی چیزی یا شیئی شده است در حدود یک خرگوش آزمایشگاه؛ این است کاهش بشری! خود حضرات هم پوشیده نمیکنند که بله فلان فضانورد چنین و چنان شجاع والاخ و "آماده ی اینکه جان خود را در راه بشریت فدا کند!" و من میگویم در راه ترقی تکنیک! آخر یک وقتی بود و حضرت ابراهیم که پسرش را به قصد قربانی در راه حق میبرد؛ اما امروز آدمی را به قصد قربانی در راه تکنیک و ماشین فدا میکنند و پز هم میدهند! و با چنان بوق و کرنایی که برای فضا نوردان، از دو سمت زده اند، فراوان میبینی در هر ده کوره ای از سیبری یا آلاسکا، آدم هایی را که به قصد این فداکاری نام نویسی میکنند، یا کرده اند و آیا این خود نوعی فرار از ابتذالی نیست که ماشین به آدمی تحمیل کرده است؟

به هر صورت این است آخرین دست درازی ماشین به حوزه بشریت!

منابع:

انجمن ارتشی دات کام

درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی (عیوضی و هراتی) فصل چهارم ص 67 به نقل از :

همایون کاتوزیان - اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی ص 147

جلال آل احمد - غرب زدگی

موضوعات مرتبط: سبزیجات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زنجبیل یا زنجفیل
دو شنبه 24 اسفند 1394 ساعت 15:48 | بازدید : 481 | نویسنده : A.H.H&A.M.M | ( نظرات )

               Image result for ‫خواص زنجبیل‬‎           Image result for ‫خواص زنجبیل‬‎          Image result for ‫خواص زنجبیل‬‎


موضوعات مرتبط: سبزیجات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خواص پسته
شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 18:11 | بازدید : 481 | نویسنده : amir_ali | ( نظرات )

 پسته را همه می شناسند، جدای از طعم بی نظیرش، خواص فراوانی نیز دارد. پسته هم در آجیل و هم در غذاها و هم نوشیدنی و دسرها کاربرد فراوان دارد، اما خیلی از افراد با تمام خواص پسته آشنایی ندارد با خواندن این مطلب از خواص پسته اگاه میشوند....

خواص حبوبات ، خواص تنقلات حبوبات و تنقلات در سلامت,خواص پسته  ,نکات علمی درباره پسته

 پسته


موضوعات مرتبط: سبزیجات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خواص لبو
پنج شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 19:22 | بازدید : 389 | نویسنده : amir_ali | ( نظرات )

در هر ١٠٠ گرم از آن، ٣٨٠ میلى‌گرم پتاسیم وجود دارد که به کاهش فشار خون کمک مى‌‌کند.  
فیبر زیاد موجود در آن، موجب کاهش سطح کلسترول خون و کاهش خطر بروز سکته‌های قلبی در بیماران قلبی است.


موضوعات مرتبط: سبزیجات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تصاویر جالب برای سبزیجات
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 15:44 | بازدید : 414 | نویسنده : A.H.H&A.M.M | ( نظرات )

موضوعات مرتبط: سبزیجات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سبزیجات
چهار شنبه 19 اسفند 1394 ساعت 15:25 | بازدید : 422 | نویسنده : A.H.H&A.M.M | ( نظرات )

مصرف روزانه سبزیجات ضامن سلامتی شخص می باشد. مصرف سبزیجات از بروز بیماری های مزمن مانند بیماری های قلبی، دیابت، سرطان و چاقی پیشگیری می نماید. مقدار سبزیجات مورد نیاز بدن با توجه به هرم راهنمایی غذایی به طور کلی روزانه 200 گرم می باشد که این مقدار برای سالمندان بالای هفتاد سال و نوجوانان و کودکان کمتر است.

بر اساس تحقیقات جدید رنگ سبزیجات در طبقه بندی خواص آنان نقش دارد از این رو مصرف سبزیجات با رنگهای متنوع برای سلامت توصیه می گردد در واقع رنگها در سبزیجات بر خواص منحصر بفرد آنها اشاره دارد. مصرف سبزیجات با رنگهای متفاوت امکان بدست آوردن بالاترین نتیجه را برای شخص ممکن می سازد و سیستم ایمنی بدن را قوی تر می سازد و موجب طول عمر بیشتر شخص می گردد.

موضوعات مرتبط: سبزیجات , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
نظر سنجی

ایا وبلاگ ما شیسته سایت شدن را دارد؟

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

Alternative content


چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان 2WEB و آدرس 2web.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 67
:: کل نظرات : 6

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 49
:: باردید دیروز : 5
:: بازدید هفته : 49
:: بازدید ماه : 170
:: بازدید سال : 540
:: بازدید کلی : 14142