محمود دولت آبادي، ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در دولتآباد سبزوار به دنيا آمد.
دولت آبادي, از آغاز مشاغل مختلفي را تجربه كرد، کار روي زمين, چوپاني, پادويي کفاشي, صاف کردن ميخهاي کج و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پيچ کارگاه تخت گيوهکشي, دوچرخه سازي, سلماني و.... بعدها تمام مشاغلي که او در دوران نوجواني و جواني خود تجربه کرد، در آثارش نمود يافت.
دولتآبادي سپس راهي مشهد و آنگاه تهران شد و در اين دوران باز هم مشاغل ديگري نظير حروفچين چاپخانه, سلماني کشتارگاه, رکلاماتور برنامه هاي تأتر, سوفلور کنترلچي سينما, ويزيتور روزنامه کيهان و ... را بر عهده گرفت.
بازيگر تئاتر
در همين دوران دهه 1340 بود که دولت آبادي به صورت جدي با تأتر آشنا شد و ۶ ماه نظري و ۶ ماه هم عملي درس تأتر خواند. در اين دوره شاگرد اول شد و پس از آن "شبهاي سفيد داستايوسکي" را بازي كرد و بعد" قرعه براي مرگ" اثر" واهه کاچا"؛ بازي در نمايش" اينس مندو"," تانيا"," نگاهي از پل"اثر" آرتور ميلر", و بعد از آن کار در اداره برنامه هاي تأتر بود. سپس به گروه هنر ملي پيوست دوره پرباري براي او آغاز شد.
بازي در نمايش "شهر طلايي" تدوين "عباس جوانمرد" قصه طلسم و حرير و ماهيگير" نوشته علي حاتمي," ضيافت و عروسکها" نوشته بهرام بيضايي, سه نمايشنامه پيوسته "مرگ در پاييز" نوشته اکبر رادي و "تمام آرزوها" نوشته "نصرت نويدي" و پس از آن بازي در نمايش "راشومون" که کارگرداني آن را بعدها خود به عهده گرفت. بعدها مشارکت در انجمن تأتر, بازي در نمايشنامه "حادثه درويشي" نوشته "آرتور ميلر" با کارگرداني "ناصر رحمانينژاد" چهرههاي سيمون ماشار اثر برشت با کارگرداني مشترک محسن بلغاني و سعيد سلطان پور.
در سال ۱۳۵۳ مهين اسکويي، کارگردان تأتر از او دعوت كرد که در نمايشنامه "در اعماق" اثر ماکيسم گورکي ايفاي نقش کند. از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ تأتر و داستان نويسي، دوشادوش هم، ذهن دولتآبادي را تسخير کرده بود.
[ويرايش] نويسنده
او در همين سال تأتر را براي هميشه کنار گذاشت, اگر انتشار نمايشنامه ققنوس و يا فعاليت دولت آبادي را براي تشکيل سنديکاي تأتر در يکي دو سال بعد از انقلاب مستثنا بدانيم.دولت آبادي, کار منظم داستان نويسي را با انتشار "ته شب" در سال ۱۳۴۱ آغاز ميکند که در آثار او از همان نخستين اثر تا آخرين آنها سلوک خطوط تفکري کلي نگر و نشانه هايي مشخص وجود دارد, همچنين تسلط هاي رشک آميز او در فضاسازي و ديالوگ نويسي از همان آغاز کار پيداست. مشخصه ديگر آثار او عشق به پدر يا خاطره پدري است, ارادت به صادق هدايت، همدلي او با هدايت به رغم تفاوت نگاهشان که به خوبي در رمان سلوک وجه روشنتري به خود ميگيرد, از ديگر مشخصه هاي آثار دولت آبادي است. مشخصه ديگر آثار او نداي اميدواري در عين کلافگي است و نگاه تلخ او به زندگي که اين اميدواري از تربيت و آموزش روستايي او ناشي ميشود, که قناعت و صبوري ويژگي آن است و کاملا با نگاه شهري صادق هدايت متفاوت است. مشخصه ديگري که در کارهاي دولت آبادي بارز بود, اين است که او به شرح بيروني آدمها بيشتر رغبت نشان ميدهد تا شرح دروني آنها, گاه به نظر ميرسد که اين آدمها درون ندارند, از بس که نويسنده به شرح بيروني آنها پرداخته است, به قد و قامتشان به شکل و شمايلشان و خلق و خوي آنها بيش از آنکه نشان داده شود, به وصف در ميآيند و از صافي ذهن و زبان راوي نويسنده عبور ميکنند, تا ماجرا سرانجام پس از آن آغاز شود. تم اصلي داستانهاي او بر دو مدار در حرکت است: روستا و شهر.
[ويرايش] آثار
پس از "تهشب"، دولتآبادي "ادبار" را به همراه داستانهاي "بند"، "پاي گلدسته امامزاده"، "هجرت سليمان" و "سايههاي خسته"، در مجموعه "لايههاي بياباني" در سال ۱۳۴۷ منتشر کرد.
داستان بعدي او "هجرت سليمان" و "سايههاي خسته"، است که از نظر ساختار با آثاري که تا به آن روز منتشر کرده بسيار متفاوت است. در اين اثر، دخالت نويسنده بسيار ناچيز است، ديالوگ و عمل داستاني ماجرا را به پيش ميبرد که نقش تاثر در آن غير قابل انکار است. اثر بعدي دولتآبادي "بياباني" است که نقطه عصيان آثار دولتآبادي نيز به شمار ميرود، داستان ديگري از ناکارآمدي ساخت و ساز نوين اجتماعي.
پس از آن، دولتآبادي اولين رمانش را تحت عنوان "سفر" به چاپ رساند. اين رمان از طرح داستان محکمي برخوردار نبود. "سفر" داستان يک گره، يک بنبست است، داستان با يک بحران آغاز ميشود؛ از بيکار شدن مختار و طليعه دنياي جديد و ورود ماشين که اين گرفتاريها را آغاز کردهاست. پس از آن دولتآبادي رمان "اوسنه بابا سبحان" را منتشر کرد که از ساخت خوبي برخوردار است. رمان با بابا سبحان آغاز ميشود و بعد عروسش شوکت و آنگاه پسرها صالح و مصيب و ديگر شخصيتها، در شبکهاي منطقي از روابط اجتماعي روستا و تعاملي معقول و ناگزير، يکييکي پا به صحنه داستان ميگذارند.
رمان بعدي دولتآبادي "باشبيرو" است که اين اثر با آثار قبلي دولتآبادي تفاوت فاحشي دارد.
دولتآبادي داستانهايي دارد که پرده داستان به روي يک زن باز ميشود. "جاي خالي سلوچ" و "کليدر" (و نيز "باشبيرو") از آن جمله است. پس از آن "گاوارهبان" را مينويسد که رماني کوتاهتر از "باشبيرو" و نه به خوبي "اوسنه بابا سبحان" است، "گاوارهبان" نيز چون هميشه با يک بحران آغاز ميشود.
داستان بعدي دولتآبادي، "مرد" است که در سال ۵۱ نوشته ميشود ولي در سال ۵۳ به دست مخاطبان ميرسد. داستان کوتاه نسبتا بلندي راجع به مرد شدن يک پسر نوجوان، اين نوشته مثل بقيه آثار دولتآبادي داستان فقر است اما داستان نکبت نيست و اين درست در جهت عکس نوشتههاي نويسندهاي مثل چوبک است که در آنها ميتوان بوي چرک و کثافت را فهميد، ولي تفاوت دولتآبادي با چوبک در اين است که وقتي دولتآبادي از مردم عادي يا فرودست جامعه صحبت ميکند نگاه او نگاهي آرماني و حتي حماسي است. اثر بعدي او "عقيل عقيل" است. اين اثر ديگر با بحران شروع نميشود بلکه داستان با فاجعه آغاز ميشود؛ زلزله! در مرکز فاجعه عقيل قرار دارد که همه کساش مردهاند جز دخترش شهربانو، که با او به صحرا رفته بودهاست و جز پسرش تيمور که در گناباد به سربازي رفتهاست. در "عقيل عقيل" اين پدر است که پسر را گم کردهاست اما در واقع تيمور تنها پسر عقيل نيست که همه کس و کار اوست؛ پس باز هم عقيل پدر گم کردهاي بيش نيست.
پس از آن "از خم چنبر" را منتشر ميکند که بسياري معتقدند موضوع يا ماجرا در اين داستان اهميت ندارد. اثر ديگري که از دولتآبادي منتشر ميشود "ديدار بلوچ" سفرنامه کوتاهي است که شرح سفري است که دولتآبادي به زاهدان و آن حدود داشته است. سفرنامه از مشاهدات وي از زاهدان آغاز شده و بعد همراه راوي به ميرجاوه و زابل هم سري ميزنيم. در اين اثر برخي افکار و روحياتي که دولتآبادي در جابهجاي آثارش به عنوان تفکري محوري در داستانهايش بروز داده است، در اين اثر نمودي آشکار و مستقيم پيدا ميکند. اثر بعدي او "جاي خالي سلوچ" است. اين داستان با غيبت سلوچ با جاي خالي او آغاز ميشود، پدر نقطه اتکا و اطمينان خانواده ناگهان نيست شده يا از بين رفته است.
[ويرايش] كليدر
اثر بعدي دولتآبادي "کليدر" است, رماني در ستايش کار و زندگي و طبيعت، که خود دولتآبادي بارها گفته است "ديگر گمان نکنم که نيرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاري کاملتر از کليدر بکنم. کليدر از جهت کمي و کيفي، کاملترين کاري است که من تصور ميکردهام که بتوانم و شايد بشود, گفت در برخي جهات از تصور خودم هم زيادتر است.
کليدر, يک رمان عظيم روستايي است در ۱۰ جلد و بالغ بر ۳ هزار صفحه که او بيش از ۱۵ سال عمرش را صرف نگارش آن کرده است و حجيمترين رمان فارسي به شمار ميرود ؛ البته گمان نميرود که دوباره چنين حادثهاي تکرار شود, با زباني فخيم و حماسي و بيش از شصت شخصيت که جملگي تمام و کمال پرداخته شدهاند.
دولتآبادي, در ادامه جلد دوم مردم سالخورده را مينويسد که زندگي همه آدمهايي است که چون راوي دردمند اين اثر زخمها را از اين زمانه بيرحم بر جان خود احساس ميکند؛ فقر, فقر, فقر.
اثر بعدي او سلوک است که جنجالهاي بسياري را به پا کرد. و محمدعلي سپانلو، در ماهنامه جشن كتاب در دوراني كه خودش سردبيري آن را بر عهده داشت، نقد مفصلي بر آن نوشت. [۱]
[ويرايش] جوايز
دولت آبادي، در سال 1382، در نخستين دورهء جايزه ادبي يلدا (به همت انتشارات کاروان و انتشارات انديشه سازان)، جايزه يك عمر فعاليت فرهنگي را دريافت كرد.
استاین میگوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتابهای او با فروش بیش از ۲۵۰ میلیون نسخه در سطح جهان او را به پر فروشترین نویسندهٔ کودک تبدیل کردهاست. او هم اکنون همراه همسرش جین (jane) و پسرش مت (matt) زندگی میکند. استاین میگوید:"من عاشق این هستم که خوانندههایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناکترین مکان کجاست؟ این محل ذهن خود شماست." آر. ال. استاین «رابرت لارنس استاین» در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا آمد. نویسندگی را از نه سالگی، با نوشتن لطیفه و داستانهای فکاهی برای همکلاسیهایش آغاز کرد. اولین کتاب او "راه و رسم مسخرگی و خنداندن دیگران" نام داشت. استاین ادیبات ترسناک را ار سال ۱۹۸۶، با کتاب"وعده ملاقات با یک غریب" نام داشت که در مجموعه خیابان وحشت بود که در سال ۱۹۸۹ به چاپ رسید. او در سال ۱۹۹۲ مجموعه مورمور «goosebumps» را نوشت.
منوچهر احترامی در تهران متولد شد. مادرش، خواهر آیت الله علامه میرزا ابوالحسن شعرانی بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستانهای «محمدیه» و «سلمان» و متوسطه را در دبیرستانهای «اقبال»، «مروی» و «دارالفنون» گذراند. در ۱۳۳۹ هـ .ش پس از اخذ دیپلم، در رشته حقوق قضایی در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. پس از اتمام تحصیلات، به استخدام مرکز آمار ایران درآمد. او با مطالعه دیوان غزلیات سعدی به ادبیات علاقهمند شد و به سرودن شعر و نوشتن قطعات ادبی و قصه روی آورد. احترامی طنزنویسی را از ۱۳۳۷ هـ .ش آغاز کرد و اولین کار خود را در این زمینه در مجلۀ فکاهی «توفیق» به چاپ رساند. از این رو در همین سال به همکاری با آن مجله دعوت شد و به عضویت هیأت تحریریه آن درآمد. او بیشتر مطالب طنز خود را با اسامی مستعار «م. پسرخاله» و «الف. اینکاره» در آن مجله به چاپ رساند.
علاوه بر طنزنویسی، در تنظیم مطالب نیز با مجله همکاری کرد. در همین ایام در کنار طنزنویسی، به مطالعه ادبیات عامه پرداخت و سرودن شعر برای کودکان را آغاز کرد. احترامی از ۱۳۴۳هـ .ش کمتر با مجله توفیق همکاری نمود و با توقیف مجله در ۱۳۵۰ هـ .ش، از عرصۀ مطبوعاتی فاصلۀ بیشتری گرفت و همکاری خود را با رادیو ـ تلویزیون دنبال کرد و به نوشتن طنز پرداخت. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دو نشریۀ «رفتگر» و «آهنگر» مشغول طنزنویسی شد. در دهۀ شصت مجموعه اشعار کودکانۀ حسنی («حسنی نگو یه دسته گل» و «حسنی ما یه برّه داشت») را چاپ کرد. همچنین با انتشار مجلۀ «گلآقا» با آن مجله به همکاری پرداخت. از مردادماه ۱۳۷۲ هـ .ش نیز نوشتن «جامعالحکایات» را آغاز کرد و «وقایعنویسی» را نیز با گوشهچشمی به وقایعنویسی دورۀ قاجار با امضای «م. وقایعنویس» دنبال نمود. او علاوه بر همکاری با مطبوعات، فعالیتهایی نیز در زمینۀ طنز رسانهای داشته است که نگارش فیلمنامۀ «دندونطلا» از جمله آنهاست. احترامی در این سالها علاوه بر طنزنویسی، تحقیقات ادبی گستردهای نیز انجام داد، که حاصل آنکتاب «طنز در ادبیات تعزیه» بود.
او در شعر (کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر عامیانه و…) و نثر (نثر کلاسیک، داستان کوتاه و…) آثار طنزآمیز متعددی از خود بر جای گذاشت. در زمینۀ ادبیات کودکان (طنز و جدی) نیز آثار متعددی نگاشت، از این رو او را میتوان در زمره جدیترین طنزپرداز کودکان و نوجوانان به شمار آورد. احترامی در۲۲ بهمن ماه ۱۳۸۷ هـ .ش در تهران درگذشت و در گورستان بهشت زهرا در قطعه نام آوران به خاک سپرده شد. آثار متعددی از این طنزپرداز معاصر باقی مانده است که از آن جمله می توان به « مثل کنه چسبیدن»، «گردن کلفتی»، «کی بود رفت زیر میز؟»، «گربه من نازنازیه همهش به فکر بازیه»، «فیل اومد آب بخوره»، «ده تا جوجه رفتن تو کوچه»، «حسنی ما یه بره داشت»، «موش دم بریده»، «طنزآوران امروز ایران»، «ده تا جوجه رفتن تو کوچه»، «خروس نگو یک ساعت»، «موش موشی»، «ندزده و مرغ فلفلی»، «حسنی باباش یه باغ داره»، «مهمان های ناخوانده»، «حسنی و گرگ ناقلا»، «حسن کچل و سه بزغاله»،« عروسی خاله سوسکه و آقا موشه»، «بچهها،من هم بازی»، «خرس و کوزه عسل»، «کرم ابریشم»، «دویدم و دویدم» و « سلیمان بابا سلیمان» اشاره کرد.
ذکر مورد استعمال داروهای گیاهی تنها بر اساس وظیفه اطلاع رسانی این سایت میباشد و به هیچ عنوان به معنای تجویز یا تکذیب مورد درمانی ذکر شده نمی باشد .
کلیات گیاه شناسی
شلغم گیاهی است با برگهای ناصاف و بریدگیهای زیاد به رنگ سبز و سفید . ریشه آن غده ای و به شکل های گرد و یا دراز به رنگ سفید با لکه های بنفش می باشد . میوه شلغم مانند غلافی باریک و دراز است که در آن چند دانه سیاه وجود دارد . شلغم در هوای سرد بسیار خوب رشد می کند و شاید علت آن باشد که برای درمان بیماریهایی که در فصل سرما زیاد است و بیماریهای تنفسی بکار می رود .
ترکیبات شیمیایی:
آب 91 گرم
پروتئین 1 گرم
مواد چربی 0/2 گرم
مواد نشاسته ای 6/6 گرم
کلسیم 40 میلی گرم
فسفر 30 میلی گرم
آهن 0/5 میلی گرم
سدیم 50 میلی گرم
پتاسیم 270 میلی گرم
ویتامین ب 1 0/04 میلی گرم
ویتامین ب 2 0/07 میلی گرم
ویتامین ب 3 0/6 میلی گرم
ویتامنی ث 40 میلی گرم
خواص داروئی:
شلغم از نظر طب قدیم ایران گرم و تر است .خواص شلغم آنقدر زیاد است که می توان گفت این گیاه برای هر دردی درمان است و اگر مردم می دانستند که این گیاه چقدر فایده دارد تمام باغچه های خانه خود را شلغم میکاشتند و هر روزه از آن استفاده می کردند .
1)شلغم مقوی است
2)شلغم اشتها آور است
3)شلغم ضعف جنسی را درمان کرده و اسپرم را زیاد می کند
4)شلغم سرفه را تسکین می دهد
5)ترشی شلغم بهترین نوع ترشی است زیرا مقوی معده و روده ها و اشتها آور است
6)آب شلغم قند خون را پائین می آورد
7)تخم شلغم را اگر سرخ کرده و بخورید برای ضعف جنسی موثر است
8)اگر گلو درد دارید آب پخته شلغم را قرقره کنید
9)خوردن آب شلغم درمان کننده جوش صورت است
10)آنهایی که حافظه ضعیف دارند حتما باید شلغم بخورند زیرا ثابت شده است که شلغم حافظه را تقویت می کند
11)شلغم شبکوری را درمان می کند
12)شلغم بعلت داشتن ویتامین B1 علاج کم خونی است
13)شلغم برای رشد و نمو استخوانها مفید است بنابراین زنان باردار وشیرده حتما باید از آن استفاده کنند .
14)زن حامله ای که در مدت بارداری شلغم خورده باشد بچه اش زودتر رشد کرده ، زودتر حرف می زند و حتی زودتر راه می افتد و در مقابل امراض ،مقاومت بیشتری خواهد داشت .
15)آنهایی ک غده تیروئیدشان کم ترشح می کند باید حتما شلغم بخورند زیرا شلغم بعلت داتشن ید فراوان ترشحات غده تیروئید را تنظیم می کند .
16)شلغم مهمترین گیاه ضد سرطان است و حتی گسترش سرطان را متوقف می کند .
17)شلغم درمان بسیاری از بیماریهای پوستی است
18)شلغم پخته بهترین دارو برای برونشیت است
و بالاخره سعی کنید که در فصل زمستان برای پیشگیری از سرماخوردگی و بیماریهای تنفسی اقلا چند بار در هفته شلغم بخورید شلغم پخته بهترین صبحانه است. بدن را تمیز کرده و مواد سمی را ازبدن خارج می سازد . البته آب شلغم خام، خواص بیشتری از شلغم پخته دارد بشرطی که معده شما را ناراحت نکند .
پسته را همه می شناسند، جدای از طعم بی نظیرش، خواص فراوانی نیز دارد. پسته هم در آجیل و هم در غذاها و هم نوشیدنی و دسرها کاربرد فراوان دارد، اما خیلی از افراد با تمام خواص پسته آشنایی ندارد با خواندن این مطلب از خواص پسته اگاه میشوند....
احمد نیکروح: با گرم شدن هوا در تابستانهای تهران قدیم، هرچند یکبار بیماری وبا در میان دارالخلافهنشینان و سایر شهرهای ایران شیوع پیدا میکرد و سبب از بین رفتن جمعی از مردم تهران و فرار گروهی دیگر از آنها از شهر میشد. به دلیل نبود سرشماری نفوس در تهران قجری، هیچگاه در این سالها تعداد مردگان از بیماری وبا مشخص نشد. اما در هر صورت دلیل اصلی شیوع این بیماری مسری، کثیفی دارالخلافه بود....
چاي سبز فوايد زيادي دارد . چاي سبز پيشگيري كننده از حمله قلبي و سرطان شناخته شده است و يك تونيك ( تقويت كننده ) بسيار مفيد است. اين چاي داراي خاصيت ضد چربي (از هر نوع آن )و مقوي اعصاب بوده و قدري نيز خاصيت تب بري دارد.چاي سبز باعث تقويت معده شده و ضمن دفع سموم بدن، نفخ معده را نيز برطرف مي كند . چاي سبز باعث تقويت حافظه شده و براي افراد افسرده يك داروي ضد افسردگي است. زيرا نوشيدن چاي سبز باعث نشاط و سرزندگي مي شود
بيشترين بهره براي زنان
در پي يك مطالعه فوايد چاي سبز ظاهرا براي زنان بيشتر بود.
زناني كه روزانه پنج فنجان يا بيشتر چاي سبز مي نوشيدند - در مقايسه با كساني كه يك فنجان يا كمتر مصرف مي كردند - كمتر با خطر مرگ در اثر بيماري قلبي روبرو بودند.
اما در اين مطالعه رابطه اي ميان مصرف چاي سياه و كاهش خطر مرگ در اثر بيماري قلبي نيافت
خواص كلي چای سبز :
كاهش وزن
: پلي فنولهاي چاي سبز فعاليت آميلاز بزاق(آنزيم تجزيه كننده قندها) را مهار ميكند. جالب است بدانيد كه چاي بدون داشتن عوارض خطرناك داروهاي كاهنده وزن ميتواند موجب كاهش وزن، اندازه دور كمر و تري گليسريد خون مبتلايان به چاقي شود
پوسيدگي دندان:
عصاره برگ چاي سبز داراي اثرات ضد ميكروبي است و از ايجاد پلاك و پوسيدگي دندان جلوگيري ميكند.
حفاظت از قلب
دانشمندان ماده اي شيميايي را در چاي سبز شناسايي كردند كه در حفاظت از قلب در برابر آسيب هاي مختلف موثر است.
كارشناسان "موسسه بهداشت كودكان انگليس" در مطالعه روي تركيبات چاي سبز موفق به شناسايي ماده اي شيميايي به نام "اپيگالوكاتچين سه گاليت" شدند كه مي تواند مرگ سلول ها را پس از حمله قلبي يا سكته كاهش دهد. اين دانشمندان اعلام كردند: ماده شيميايي موجود در چاي سبز مانع از فعاليت پروتئيني به نام "استات يك" مي شود كه پس از رويدادهاي استرس آميز نظير حمله قلبي يا سكته در درون سلول فعال مي گردد.
"اپيگالوكاتچين سه گاليت" همچنين روند بهبود سلول هاي قلبي را سرعت مي بخشد و موجب كاهش صدمه به آن مي شود. از طرفي يكي از عوامل اصلي امراض و حمله هاي قلبي، وجود كلسترول بالا در خون انسان است.
چاي سبز علاوه بر داشتن ويتامين هاي A و C (آنتي اكسيدان هاي قوي)، باعث كاهش كلسترول در خون نيز مي گردد كه اين موضوع خطر احتمال حمله قلبي و امراضي از اين قبيل را پايين مي آورد.
كاهش تري گليسيريد
كاتچين موجود در چاي سبز، فعاليت آنزيم ليپاز را (آنزيم مسئول هضم چربي ها) در لوزالمعده مهار مي كند، در نتيجه، شكستن چربي با سرعت بسيار كمي صورت مي گيرد و چربي خون با سرعت كمي بالا مي رود.
با توجه به اين كه افزايش تري گليسيريد خون بعد از مصرف هر وعده غذايي يك عامل خطر در بروز بيماري قلبي است ، مصرف چاي سبز در بين وعده هاي غذايي روشي مناسب جهت كاهش تري گليسيريد خون است.
كاهش فشار خون
مصرف نيم تا 5/2 فنجان چاي سبز در روز احتمال بروز پُرفشاري خون را تا 46 درصد كاهش مي دهد.
جلوگيري از ديابت
چاي سبز قادر است از عوارض ناشي از ديابت مانند آب مرواريد و بيماري هاي كليوي به طور معجزه آسايي جلوگيري كند. چاي سبز با مهار كردن فعاليت آنزيم آميلاز بزاق و روده كه مسئول هضم نشاسته است، باعث مي شود كه نشاسته با سرعت آهسته تري بشكند و در نتيجه قند خون با سرعت كمي بالا برود.
پيشگيري از بيماري هاي ايمني خودكار بدن( با استفاده از چای سبز)
پژوهش گران اعلام كردند مصرف چاي سبز از ابتلا به بيماري هاي ايمني خودكار بدن جلوگيري مي كند. تحقيقات پژوهش گران دانشكده پزشكي ژورژيا حاكي از آن است كه مصرف چاي سبز علاوه بر مؤثر بودن در كاهش ابتلا به سرطان، باعث محافظت افراد در برابر بيماري هاي ايمني خودكار بدن مي شود. چاي سبز از گسترش آنتي ژن هايي كه مي توانند موجب تحريك ايمني بدن شوند جلوگيري مي كند. نتايج تحقيقات حاكي از آن است وجود ماده اي موسوم به EGCG در چاي سبز باعث متوقف شدن التهاب و تاثيرات آن بر روي پوست و سلول هاي مترشحه بزاق مي شوند. در يك اختلال ايمني خودكار، موسوم به سندرم شوگرن (Sjogren)، سلول هاي مترشحه بزاق، هدف قرار گرفته و باعث خشكي دهان مي شوند و در اختلالي ديگر، پوست ارگان هدف واقع شده و فرد مبتلا به سل جلدي مي گردد.
شايان ذكر است تحقيقات بيشتر بر روي حيوانات در حال انجام است و تاثير مفيد چاي سبز در پيشگيري از آرتريت نيز مشخص شده است.
موارد منع مصرف:
اعتقاد بر آنست كه قبل و بعد از دريافت فرآوردههاي آهن و در شيرخواران نبايد از چاي سبز يا تركيبات پلي فنول آن استفاده نمود. شواهد موجود حاكي از آنست كه مقادير بيش از ??? ميلي ليتر در روز با سوخت و ساز آهن تداخل نموده و موجب كم خوني ميشود. شواهدي مبني بر منع مصرف در حاملگي وجود ندارد با اينحال بايد با پزشك مشورت نمود. مصرف چاي سبز در دوران شيردهي توصيه نميشود.
تداخلات دارويي:
افزايش اثر متي سيلين و بنزيل پني سيلين، تشديد اثر آسپيرين و ساير داروهاي
ضد انعقاد مانند وارفارين (ويتامين K موجود در چاي سبز ميتواند بر ضد اثرات وارفارين عمل نمايد).
عوارض:
مصرف بيش از حد كافئين كه در چاي سبز و بعضي از عصاره هاي آن وجود دارد در بعضي از افراد باعث علائمي مانند عصبانيت، بيخوابي و بيقراري ميشود. افرادي كه داراي بيماري فشار چشم هستند نبايد استفاده كنند و افرادي كه ميگرن دارند ميزان مصرف كمي بايد داشته باشند .
.
طريقه دم كردن چاي سبز :
به ازاي هر فنجان آب يك قاشق مرباخوري چاي سبز استفاده مي شود . آب به هيچ عنوان نبايد در حال جوشيدن باشد . چاي سبز را توي فنجان يا قوري ميريزيم و در آنرا ميگذاريم . ( روي حرارت نباشد ) بعد از 5 دقيق صاف ميكنيم . اگه از نوع كيسه ايي استفاده مي كنيد كيسه را دربياريد و وقتي سرد شد روي چشم كمپرس كنيد كه براي رفع خستگي چشم مفيده . .
معطر كردن چاي
براي معطر كردن چاي مي توان به آن مقداري گل ياس، گل سرخ، گل بهار نارنج، نعنا، هل، ليمويخشك يا تازه، چند پر زعفران( بسته به علاقه و ذائقه ) را به صورت تركيبي يا به تنهايي اضافه كرد.
حس درد بوسیله اعصاب منتقل میشود. اعصابی که حس درد زانو را منتقل میکنند به اعصابی که حس درد ناحیه لگن و مچ پا را منتقل میکنند نزدیک است پس درد مفصل زانو ممکن است در لگن یا در مچ پا حس شود و یا برعکس ممکن است منشا درد در ناحیه لگن یا مچ پا باشد ولی بصورت درد زانو حس شود. دردهای مفصل زانو را میتوان به دو دسته دردهای حاد و دردهای مزمن تقسیم بندی کرد....
شکست ایرانیها در اصلاندوز (اواخر دورۀ اول جنگ های ایران و روسیه) و عقد قرار داد گلستان هرچند موقتاً بین دو دولت ایران و روس آرامش و آتش بس برقرار نمود،ولی جراحتهای افکارعمومی و تحقیراتی را که نصیب مردم ایران کرده بود حتی بعد از پیروزیهای بدست آمده در جبهه های جنگ با عثمانی ها ، التیام نمی بخشید.علاوه بر آن عهدنامه ننگین گلستان مرز بین ایران در روسیه را بدرستی مشخص نمی کرد.در قسمت ایروان و حدود دریاچه گوگچه ، قسمتی از اراضی سرحدی که چراگاه ایلات ایران به شمار می رفت،هنوز مورد ادعای روس ها بود....
برای ریشه یابی علت جنگهای ایران و روس باید بار دیگر نظری به گذشته بویژه به اواخر دوره صفویه داشته باشیم.روس ها از زمان پطر کبیر چشم طمع به نواحی جنوبی روسیه و کشورهای همسایه جنوبی خویش از جمله ایران داشتند.پطر در زمان سلطان حسین صفوی در دو مورد با ایرانیان ارتباط دیپلماتیک برقرار کرده و اعتراضات خود را به دربار ایران گوشزد نموده بود....
جنگ ماراتن ، جنگیست بین داریوش بزرگ و یونانیان که طبق روایات تاریخنگاران یونانی ایرانیان در این جنگ شکست فاحشی خورده وسپس گریختند.یونانیان و بعد از آنها اروپاییان به حدی روی این مسئله پافشاری و تبلیغات انجام دادند که نه تنها مردم دنیا بلکه خود ایرانیان نیز بدون هیچگونه پژوهشی این مسئله را پذ یرفتند و باور کردند که شکست خورده ی این جنگ هستند.این مسئله حتی در کتاب های درسی ما هم کاملا مشهود است.
در هر ١٠٠ گرم از آن، ٣٨٠ میلىگرم پتاسیم وجود دارد که به کاهش فشار خون کمک مىکند. فیبر زیاد موجود در آن، موجب کاهش سطح کلسترول خون و کاهش خطر بروز سکتههای قلبی در بیماران قلبی است.
برونشیت یا نایژهآماس (به انگلیسی: bronchitis) به التهاب نایژهها در شش گفته میشود.
برونشیت حاد یا مزمن، نما و تظاهراتی متفاوت دارد. هنگامی که نایژهها ملتهب میشوند معمولاً انسداد نسبی راه تنفسی، سرفه و ترشح خلط داریم.
نای(تراکهآ) به دو شاخه راست و چپ تقسیم میشود که این شاخهها نایژه (برونش) نامیده میشود. نایژه راست ۲/۵ سانتیمتر طول دارد و وارد شش راست میشود. نایژه چپ ۵ سانتیمتر طول دارد و وارد شش چپ میشود. نایژهها در داخل ششها به شاخههای کوچکتری به نام نایژک (برونشیول) تقسیم میشوند. شش راست از ۳ لخته (لوب) و شش چپ از ۲ لخته تشکیل شدهاست. نایژکها در ششها به حفرههای هوایی کوچکی به نام آلوئول ختم میشوند.
• آیا می دانید که ....چیپس در ابتدا از بلژیک آمده است؟ • آیا می دانید که .... خرگوش ها عاشق شیرین بیان هستند؟
• آیا می دانید که ....چای کیسه ای در سال 1908 اختراع شد؟
• آیا می دانید که ....نی مخصوص نوشیدن در سال 1886 ساخته شد؟
_________________________
• آیا می دانید که ....هر چه بیشتر کرفس بخورید کالری بیشتری می سوزانید!
• آیا می دانید که ....عسل تنها غذای طبیعی است که هیچ وقت فاسد نمی شود؟ • آیا می دانید که .... هر فرد سوئیسی سالانه 10 کیلو شکلات مصرف می کند؟
• آیا می دانید که .... پس از نفت، قهوه بیشترین امار خرید و فروش را از آن خود کرده است؟
• آیا می دانید که ....بیشترین آمار آلرژی در کل جهان، حساسیت به شیر گاو می باشد؟
_________________________ • آیا می دانید که .... توت فرنگی تنها میوه ای است که دانه هایش خارج از آن رشد می کنند؟ • آیا می دانید که .... خوردن سیب هنگام صبح شما را بیش از چایی سرزنده و شاداب می کند؟ • آیا می دانید که .... قورباغه ها آب نمی خورند و آب مورد نیاز بدنشان از طریق پوستشان جذب می شود؟ • آیا می دانید که ....اگر غذا با آب دهان مخلوط نشود به هیچ وجه مزه غذا را متوجه نخواهید شد؟
درباره سعدی چه میتوان گفت؟ شاعری بزرگ در عرصه اجمال و راز یا نویسندهای نوآور و خلاق! مردی فرهیخته و فرهنگمند كه سودای معرفتش از كویی به كویی و از شهری به شهری میكشاند و درد دوری و اشتیاق دیدار غزلخوانش میكند! و یا سیاحی كه آرزومند دیدار آثار بدیع جهان است و طبعی خوش و روحی سركش دارد!... باری... سعدی نیز زندگی را در سایه نام دوست محو كرده است...
میراث معنوی سعدی برای فرهنگ ایران و جهان آمیزهای است از همة دستاوردهای نیكو و خردمندانهای كه عقل جمعی بشر در آن روزگار بدان دست یافته بود. هند و ایران و جهان عرب و شمال آفریقا ،قلمروی بود كه اندیشة سعدی آنها را در نوردید و از هر بوستانی گلی چید تا گلستانی پررنگ و بوی فراهم آورد كه امروز هم رایحة جان پرورش ،مشتاقان بسیار دارد. اما سیاحت سعدی در دنیای روزگار خود ،صرفاً مشاهده تجربیات بشری نیست، با چشم بصیرت و تأمل به جهان نگریستن و از آن درس آموختن، ویژگی ممتاز مكتب این پیر جهاند دیده است. به عبارتی میتوان اندیشه و آراء سعدی را نمونهای ارجمند از دستاوردهای فكری به حساب آورد كه از میراث تمدنی بشری به اندازه كافی سود جسته است و در قید و بند محدودهای خاص باقی نمانده است و با گفتگو و تحقیق از تمدنهای مختلف بهره برده، در غوغای غارت و كشتار كه اغلب دم فرو بسته بودند تا با پرهیز از «خلاف رأی سلطان رأی جستن» جان خویش را به خطر نیندازند، سعدی به زبان ادب ،با حكمرانان به گونهای سخن گفت كه كمتر كسی در قلمرو فرهنگ ایران بدین پایه و مایه سخن گفته است. او «تلون طبع» حاكمان را در كلامی تلخ نكوهش میكرده است و در پی كشف معنی و حقیقت زیبایی و خیر در عرصههای مختلف حیات انسانی، صمیمانه و معرفت شناسانه حضور یافته است و در عین حال كه صورت را رها نكرده است، اما معنا را به نیكوتر وجهی جلوه داده است .
سعدی آیینه داری است كه نه فقط صورت عصر خود را در آثارش باز میتاباند، بلكه با شناختی ژرف و دقیق چنان سیمایی از آدمی عرضه میدارد كه همگان از توانگر و درویش و عارف و عامی میتوانند تصویر خویش را در آیینه كلام او ببینند و با بهره گرفتن از زیورِ آموزهها و اندرزهای او، خوی و خصلت و گفتار و رفتار خود را به زیبایی و كمال بیارایند.
ابتدای زندگی سعدی:
سعدی تخلص و شهرت «ابو عبدالله مشرف به مصلح» یا «مشرف الدین بن مصلح الدین»، مشهور به «شیخ سعدی» یا «شیخ شیراز» و یا «شیخ» و همچنین معروف به «افصح المتكلمین» است.
شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی یكی از بزرگترین شعرای ایران است كه بعد از فردوسی آسمان زیبای ادبیات فارسی را با نور خود روشن ساخت و او نه تنها یكی از بزرگترین شعرای ایران بلكه یكی از بزرگترین سخنوران جهان می باشد . ولادت سعدی در سالهای اول سده هفتم هجری حدودا در سال 606 ه.ق میباشد
خانواده اش از عالمان دین بودند و پدرش از كاركنان دربار اتابك بوده كه سعدی نیز از همان دوران كودكی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت ولی در همان دوران كودكی پدرش را از دست داد و تحت تكفل جد مادری خود قرار گرفت .او مقدمات علوم شرعی و ادبی را در شیراز آموخت و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت كه این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود .
دوران جوانی و سفر به بغداد:
سعدی در بغداد در مدرسه نظامیه مشغول به تحصیل شد كه در همین شهر بود كه به محضر درس جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید و از او به عنوان مربی و شیخ یاد می كند . پس از چند سال كه او در بغداد به تحصیل مشغول بود شروع به سفرهای طولانی خود كرد كه از حجاز گرفته تا روم و بارها با پای پیاده به حج رفت .
. شیخ شیراز دوستی محكمی با دو برادر معروف به صاحب دیوان یعنی شمس الدین محمد و علاء الدین عطا ملك جوینی وزرای دانشمند مغول داشته و آن طور كه از سخنان شیخ معلوم است او به تصوف و عرفان اعتقاد داشته و شاید در سلسله متصوفه داخل شده وهم چنین گفته اند كه محلی كه امروز مقبره او می باشد خانقاهش بوده است.شیخ شیراز در دوران شاعری خود افراد معدودی را مدح كرده كه بیشتر اتابكان سلغری و وزراء فارس و چند تن از رجال معروف زمانش می باشد و بزرگترین ممدوح سعدی از میان سلغریان اتابك مظفر الدین ابوبكر بن سعد بن زنگی است كه سعدی در روزگار این پادشاه به شیراز بازگشته بود و ممدوح دیگر سعد بن ابوبكر می باشد كه سعدی گلستان را در سال 656 ه. ق به او تقدیم می كند و دو مرثیه نیز در مرگ این شخص نیز سروده است و از میان ممدوحان ، سعدی شمس الدین محمد و برادرش علاءالدین عطا ملك جوینی را بیش از همه مورد ستایش قرار داده كه مدایح او هیچ شباهت به ستایشهای دیگر شاعران ندارد چون نه تملق می گوید و نه مبالغه می كند . بلكه تمام گفتارش موعظه و اندرز است و متملقان را سرزنش می كند و ممدوحان خود را به دادرسی و مهربانی و دلجویی از فقرا و ضعفا و ترس از خدا و تهیه توشه آخرت و بدست آوردن نام نیك تشویق و ترغیب می كند .
از محضر ابوالفرج بن الجوزی و همچنین شهاب الدین عمر سهروردی استفادهها سپس به حجاز و شام رفت و زیارت حج به جا آورد. در شهر شام به وعظ و سیاحت و عبادت پرداخت. در روزگار سلطنت اتابك ابوبكر بن سعد به شیراز بازگشت و در همین ایام دو اثر جاودان بوستان و گلستان را آفرید و به نام «اتابك» و پسرش سعد بن ابوبكر كرد.
پس از زوال حكومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آن كه مورد احترام و تكریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور عزلت گزید و در زاویهای به خلوت و ریاضت مشغول شد.
سعدی سفرهای خود را تقریبا در سال 621 - 620 آغاز و حدود سال 655 با بازگشت به شیراز به اتمام رساند كه البته درخصوص كشورهایی كه شیخ به آنجا سفر كرده علاوه بر عراق ،شام ، حجاز كه كاملا درست بوده ،هندوستان ،غزنین ، تركستان و آذربایجان و بیت المقدس و یمن و آفریقای شمالی كه ذكر كرده اند و اكثر این مطالب را از گفته های خود شیخ استنباط نموده اند ولیكن بنا بر نظر بسیاری از محققین به درستی آن نمی توان اطمینان كرد بخصوص اینكه بعضی از آن گفته ها با شواهد تاریخی و دلایل عقلی سازگار نیست.
این شاعر بزرگ در زمانی دار فانی را وداع گفت كه از خود شهرتی پایدار به جا نهاد . سال وفات او را بعضی 691 ه. ق ذكر كرده اند و گروهی معتقدند كه او در سال 690 ه. ق وفات یافته كه مقبره او در باغی كه محل آن نزدیك به سرچشمه نهر ركن آباد شیراز است قرار دارد .
بهار برای کاشت سیبزمینی صبر کنید. سیبزمینیها هوای سرد را دوست دارند اگر مایلید که به کاشت سیب زمینی بپردازید ما شما را به خواندن این مقاله دعوت می کنیم.
دستورالعملها:
1. تا بهار برای کاشت سیبزمینی صبر کنید. سیبزمینیها هوای سرد را دوست داشته و اگر در شرایط خوبی کاشته شوند به خوبی رشد میکنند. شرایط بهینه زمانی است که دمای خاک حدود 7 درجهی سانتیگراد باشد.یک یا دو هفته قبل از آماده شدن شرایط کاشت، سیبزمینی های کاشت را تهیه کنید.با قرار دادن سیب زمینی ها در مکانی گرم و نورگیر خانه فرآیند جوانه زدن آنها را شروع کنید. دمای آن منطقه باید 15.5 تا 21 درجه باشد.
2. با استفاده از یک چاقوی تیز سیبزمینی ها را به چند بخش چشم دار ببرید. هر بخش باید یک چشم داشته و حدود 2.5 سانتیمتر مربع باشد. اجازه دهید که تکه های سیب زمینی، به مدت 24 ساعت در این شرایط باشند.خاک را با کود مخلوط کرده و مواد اضافی مانند خردهسنگها را از آن جدا کنید. این کار باعث میشود سیبزمینی بتواند ریشههایش را در خاک پایین بفرستد.
3. تکه های سیبزمینیها را در ناحیهای به عرض 30.5 سانتیمتر قرار دهید. سیبزمینی را به گونهای در خاک قرار دهید که چشم آن روبه بالا باشد تا بتواند به سمت بالا جوانه بزند.بر روی تکه سیب زمینی، با خاک تپهای ساخته و روی آن کود بدهید. ضخامت این تپه باید حدود 15 سانتیمتر باشد.مرتباً به آن آب داده و هر بار که سیب زمینی 15 سانتی متر بلند تر شد، کود گیاهی آن را تجدید کنید.
نکات و هشدارها:
هر تکه سیبزمینی میتواند بیش از یک چشم داشته باشد اما تعداد آن نباید خیلی زیاد باشد. اگر تعداد چشم ها خیلی باشد، برای به دست آوردن منابع باهم به رقابت خواهند پرداخت.از سیبزمینیهایی که به عنوان سیب زمینی بذر قابلاعتماد نیستند استفاده نکنید. این سیب زمینی ها ممکن است بیماری ای داشته باشند که قدرت رشد محصولات شما را کم کند.زیاد کود نریزید زیرا سیبزمینی شما پوستهپوسته شده و ظاهر آن بد به نظر خواهد رسید.
امروزه رویكرد جهانی به سمت كشاورزی ارگانیك است. در این سیستم از كشاورزی كه شاید برگرفته از كشاورزی سنتی باشد، سعی بر این است تا از نهاده هایی كه منشا شیمیایی دارند استفاده نشود (سیلسیور، م. ممیزی، م.ر 1385). تاثیر نامطلوب و اثرات باقی مانده مصرف انواع كودهای شیمیایی، سموم، هورمون ها و... در تولیدات غذایی در كشورهای صنعتی پیشرفته موجب شده است كشاورزی در جهتی كاملا متضاد با روش مدرن تحول یابد و آن جلوگیری از مصرف هر گونه مواد شیمیایی یا نهاده مصنوع انسان در تولیدات و پخش محصولات زراعی، باغی و دامی است. این كشاورزی به كشاورزی ارگانیك موسوم است و در كشورهای مختلف به نام های گوناگون چون كشاورزی بیولوژیكی، كشاورزی پایدار و كشاورزی با مصرف كم مواد شیمیایی نامیده می شود. در این نوع از كشاورزی از نهاده های سنتز شده مانند كودهای شیمیایی، آفت كش ها، داروهای دامپزشكی، گیاهان اصلاح شده ژنتیكی، نژادی، مواد نگهدارنده، مواد افزودنی و از تابش اشعه ها استفاده نمی شود. كشاورزی ارگانیك مدیریت تولید مناسب است كه باعث تقویت و توسعه سلامت اكوسیستم های زیستی، چرخه های زیستی و فعالیت بیولوژیكی خاك می شود. این نظریه تاكید دارد كه از نهاده های داخل مزرعه استفاده شده و از نهاده های بیرونی استفاده ای نشود. و برای این منظور احتیاج به سیستم های تطابق پذیری در هر منطقه داریم. این كار باعث استفاده از روش های كشاورزی زیستی، مكانیكی و بدون استفاده از نهاده های خارجی سنتز شده صورت می گیرد. مزایای كشاورزی ارگانیك برای محیط زیست پایداری در مدت زمان طولانی خیلی از تغییرات محیط زیست در درازمدت اتفاق می افتد. در كشاورزی ارگانیك چون مطابق اكوسیستم رفتار می شود اثر مخربی برای محیط زیست ندارد. در مورد خاك نیز در كشاورزی ارگانیك از كمترین شخم، كودهای بیولوژیك، تناوب كشت مناسب، گیاهان پوششی و... استفاده می شود. همچنین با بهبود جانوران مفید خاك و تخمیر مواد آلی، بافت خاك بهبود یافته، باروری خاك افزایش می یابد و مواد مغذی بیشتری به خاك داده می شود. به همین دلیل فرسایش خاك كم شده و تنوع زیستی خاك افزوده می شود. در بسیاری از مناطق كشاورزی، آب به دلیل مصرف بی رویه كود و سموم آلوده شده و به دلیل استفاده ی كمتر از این مواد در كشاورزی ارگانیك، آب آلوده نمی شود. برای باروری خاك در كشاورزی ارگانیك از كمپوست، كودهای حیوانی و كودهای آلی نیز استفاده می شود. برای تولید كودهای شیمیایی باید از منابع تجدیدنشدنی مانند نفت استفاده كرد و چون در كشاورزی ارگانیك از این مواد استفاده نمی شود پس آلودگی هوا نیز كمتر است. همچنین كشاورزی ارگانیك از اثرات گلخانه ای می كاهد، زیرا خیلی از فعالیت های انجام شده در كشاورزی ارگانیك مانند شخم، استفاده از گیاهان تثبیت كننده نیتروژن، بازگرداندن ضایعات كشاورزی به خاك و استفاده از گیاهان پوششی باعث افزایش بازگشت كربن به خاك گشته و سبب حفظ و ذخیره سازی كربن می شود. كشاورزی ارگانیك، هم نگهبان تنوع زیستی و هم استفاده كننده از آن است. مثلا استفاده از بذور بومی كه مقاومت بیشتری نسبت به بیماری ها و شرایط بد محیطی دارند. در سطوح بالا تركیب گیاهان و حیوانات باعث بهینه سازی مصرف انرژی و بازیافت چرخه مواد می شود. در سطوح اكوسیستم، حفظ منابع طبیعی در اطراف كشاورزی ارگانیك و فقدان مواد شیمیایی باعث حفظ حیات وحش شده و همچنین آیش گذاری زمین باعث عدم فرسایش خاك در تنوع زیستی می شود. استفاده از فرآورده های اصلاح شده ژنتیكی در كشاورزی ارگانیك جایز نیست، زیرا اثرات فرآورده های اصلاح شده ژنتیكی هنوز به خوبی شناخته نشده اند. كشاورزی ارگانیك هدفش تشویق و توسعه تنوع زیستی است و گواهی های تایید ارگانیك نیز این مساله را در نظر دارند. كشاورزی ارگانیك با اكولوژی هماهنگ است و باعث تثبیت بافت خاك، حفظ چرخه آب، چرخه كربن، چرخه مواد غذایی و آلودگی كمتر زمین است. ده علت برای لزوم حركت به سوی كشاورزی ارگانیك 1- محصولات ارگانیك استانداردهای بیشتری دارند: گواهی نامه های محصولات ارگانیك به عنوان بیمه هایی است كه در تولید این محصولات از مواد شیمیایی و سمی استفاده نشده است. 2- طعم غذاهای ارگانیك بهتر است: گیاهان تولید شده به روش ارگانیك سالم تر بوده و به عنوان غذاهای خوشمزه تر برای تغذیه انسان و حیوانات می تواند به كار رود. 3- محصولات ارگانیك خطر بیماری ها را كم می كند: خیلی از مراكز حفاظت محیط زیست دریافته اند كه مواد شیمیایی موجود در آفت كش ها اثرات سرطان زایی و بیماری زایی دارند. كشاورزی ارگانیك یكی از راه های كاهش مصرف سموم شیمیایی و كم كردن این مواد در منابع آب، زمین و هوا است. 4- كشاورزی ارگانیك به منابع آبی احترام می گذارد: برای حذف مواد شیمیایی آلوده كننده و دفع نیتروژن در آب باید به منابع آبی و خاكی احترام گذاشت و آنها را درست مصرف كرد. در كشاورزی ارگانیك این موارد به درستی رعایت می شود. 5- كشاورزی ارگانیك باعث ایجاد خاك سالم می شود: خاك یكی از منابع اصلی زنجیره غذایی بوده و یكی از اصول كشاورزی ارگانیك ایجاد خاك سالم است. 6- كشاورزی ارگانیك الگوبرداری از طبیعت است: كشاورزی ارگانیك برای اكوسیستم متعادل ارزش قایل است. طبیعت زنده نیز شامل تناوب كشت در محصولات علوفه ای و استفاده از گیاهان پوششی و باقی مناطق طبیعی است. 7- كشاورزی ارگانیك هدایت كننده تحقیقات تازه است: تولیدكنندگان ارگانیك به عنوان پیشرو در تحقیق عدم استفاده از آفت كش ها و اثرات مضر آن بر محیط زیست هستند. 8- تولیدكنندگان ارگانیك در جهت تنوع زیستی تلاش می كنند: از دست دادن تعداد زیادی از گونه ها (تنوع زیستی) یكی از نگرانی های دانشمندان محیط زیست است. به همین دلیل خیلی از كشاورزان ارگانیك درصدد هستند تا گونه های معمولی و بومی را حفظ كنند. 9- كشاورزی ارگانیك به حفظ سلامت جوامع روستایی كمك می كند: كشاورزی ارگانیك به دلیل سطوح كم آب جوامع روستایی، مفید است و منجر به افزایش درآمد آنها می شود. 10- تنوع غذاهای ارگانیك: بعضی از غذاهای ارگانیك به عنوان جایگزین قابل استفاده هستند و محصولات كشاورزی غیر غذایی، صنعتی نیز در حال تبدیل شدن به تولید ارگانیك هستند مانند تولید پنبه ارگانیك و در نهایت تولید لباس های ارگانیك.
در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید . به طوری که بعد از پادشاهی انوشیروان دادگر هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز که این دوره ها به نام دوره های شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته است.ولی بعد از آنها در مدت کمتر از 6 سال در حدود 6 پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج میرفت . در سال 12 هجری یزدگرد سوم در یک کودتا نظامی توسط افسری به نام رستم فرخزاد بر تخت نشست تا شاید ایران به نظم گذتشه خود بازگردد . ولی یزدگرد جوانی میهن پرست ولی بی تجربه بود که برای پادشاهی لیاقت کافی نداشت .
در واپسین سالهای شاهنشاهی ساسانی اوضاع کشور آشفته گردید . به طوری که بعد از پادشاهی انوشیروان دادگر هرمزد بر تخت نشست و بعد از او خسرو پرویز که این دوره ها به نام دوره های شکوه و جلال ایرانیان نام گرفته است.ولی بعد از آنها در مدت کمتر از 6 سال در حدود 6 پادشاه بر تخت نشستند و اوضاع کشور رو به هرج و مرج میرفت .